خیانت در امانت


حدود دو سال و نیم پیش در ابتدای ورشکستگی میخواستم طلاهای خواهرم را در بانک بگذارم و به ازای آن وام بگیرم . چون خودم و پدرم به خاطر پاس نشدن چک ها نمیتوانستیم وام بگیریم با شاگردمان که چند سال خود و خانومش در مغازه ی ما کار میکردند و بسیار با هم دوست بودیم به بانک رفتم تا وام را به اسم او بگیریم. رسید بانک به اسم او ولی دست ماست. مبلغی هم به او بدهکار بودم. بعد از چند ماه که به تهران امده بودم برای کار فهمیدم او به بانک رفته و با ادعای اینکه رسید را گم کرده طلاها را گرفته است. از طرفی چک هایم را هم که حدود ۱۰۰ میشد اجرا گذاشته است. و مرا تهدید به فروش طلاها میکرد.هر چه اصرار و خواهش و تمنا کردم که خواهرم مریض است (سرطان سینه) و همچنین زندگی اش به هم میخورد اهمیت نمیداد.اول گفت ۳۰ت بعد گفت ۵۰ت میگیرد تا طلاها را بدهد. با خانواده ام به سختی با فروش لوازم منزل و قرض در اوج بدهکاری و‌بی پولی ۵۰ت جور کردیم رفتم اصفهان ولی مبلغ را کرد ۱۰۰ تومان و باز هم طلاها را ندادهر چه با خودش ،مادرش،خانومش صحبت کردیم افاقه نکرد. مغازه ی پدرم در اجرای احکام مراحل اداری اش در حال انجام است که پول طلبکارها را بدهیم وکیلمان چند جلسه با او صحبت کرد که لاقل طلاها را پیش نفر سومی به امانت بگذارد تا خیال ما هم راحت شود و از فروش مغازه پولش را بدهیم قبول نکرد.او و خانومش در مغازه ی اجاره ای ما به کار ادامه دادن و آنجا را برای خود کردن. از طرف دیگر مقدار زیادی جنس در مغازه و انبار داشتم و همچنین هزینه های دکور و تابلوی مغازه و ال ای دی و .... که مبلغ بالایی میشود هست که حاضر نیست حساب و کتاب کنیم و از طلبش کم کند. حال این طور به نظر می رسد که طلاها را فروخته است و در اسمسش گفته طلایی در کار نیست.کاغذ خرید طلاها و رسید بانک دست ماست.

وضعیت: باز (پاسخ رایگان)
مهارت: موارد متفرقه
1 پاسخ
2,665 بازدید
تاریخ ثبت: ۱۳۹۹/۱۰/۱۲ ۱۴:۱۹